. چنین، کوچینگ به فرد این امکان را میدهد که به سطحی از عملکرد و توانایی خود برسد که به تنهایی و با اراده و اختیار خود نمیتوانست به چنین حدی از توانایی و عملکرد برسد.
(منبع: تعریف آکادمی استراتژی کوچینگ بریتانیا)
۲. آیسیاِف ICF کوچینگ را یک فرآیند از جنس مشارکت با مراجعان میداند که در طی آن مراجع عمیقتر فکر میکند و خلاقتر میشود و همین دو اتفاق -تفکر عمیق و خلاقیت- الهامبخش آنها برای به حداکثر رساندن پتانسیل شخصی و حرفهای خود است.
فرآیند کوچینگ اغلب منابع دستنخورده تخیل، بهرهوری و رهبری را آزاد میکند.
همه ما اهدافی داریم که میخواهیم به آنها برسیم، چالشهایی که میخواهیم بر آنها غلبه کنیم و زمانهایی که احساس میکنیم گیر کردهایم، در این مواقع ما به یک کوچ نیاز داریم.
گفتگو با یک کوچ میتواند زندگی ما را تغییر دهد و در مسیری به سوی رضایت شخصی و حرفهای بیشتر قرار دهد.
(منبع: فدراسیون بینالمللی کوچینگ ICF: International Coach Federation )
یک رابطهی حرفهای که طی آن، یک شخص باتجربه و آگاه (منتور) به فرد دیگری(مِنتی یا مراجع) کمک میکند تا مهارتها و دانشش را در زمینهی حرفهای مشخصی ارتقاءِدهد.
منتور شخصی است که دارای تجربه در یک زمینهی تخصصی است و میتواند به شخص دیگری که تجربهی کمتری در همان زمینه دارد کمک کند.
۱. منتور از دانش و تجربه گذشته خود برای هدایت فرد استفاده میکند.
۲. نقش منتور توصیه دادن، راهنمایی و حمایت کردن است. منتور میتواند ایدههای جدید را محک بزند.
۳. رابطه منتورینگ معمولاً یک رابطه بلندمدت است و به این منظور طراحی شده تا به فرد کمک کند روی فرصتهای آینده سرمایهگذاری کند و از اشتباهات گذشته درس بگیرد. (منبع: آکادمی کوچینگ فارسیزبانان FCA)
انسانهای موفق از کمک گرفتن اِبایی ندارند. "تایگر وُودز" بزرگترین گلفباز جهان است ولی هنوز هم منتور دارد و با "باچ هارمون" کار میکند. تایگر دستور گرفتن و ناراحتیهای آن را تحمیلی نمیداند، در عوض از آن لذت میبرد. ژرفترین لذت حرفهای او این است که همراه باچ به زمین تمرین برود و چیزهای بیشتری از ورزشی که دوست دارد یاد بگیرد.
تایگر وُودز یک حرفهای تمام عیار است. هرگز برایش پیش نیامده که مثل تازهکارها فکر کند همه چیز را یاد گرفته یا خودش تنهایی میتواند به همه چیز سر و سامان بدهد. برعکس، داناترین منتور را پیدا کرده و با تمام وجود به او گوش میدهد.
هر حرفه و تخصصی رموزی دارد که وقتی با یک منتور کار میکنیم، میتوانیم آنها را یاد بگیریم.
برخی از خصوصیات منتورها:
• سابقه کار یا تجربه قابل توجه در موضوعی که منتورشیپ انجام میدهند
• علاقمند به آموزش و انتقال تجربیات خود به دیگران
• دارای ارتباطات قابل توجه (شبکه انسانی بزرگ)
• اهل دانش، یادگیری و مطالعه
بطور ساده و خلاصه منتورینگ یعنی:
مربیگری از طریق مشاهده، توصیه و آموزش.
و منتور در زمینهای که منتورشیپ انجام میدهد، دارای دستاورد و سابقه است. و مِنتیِ خود را در طی مسیر همراهی میکند و هرجا از مسیر خارج شد به او میگوید تا اصلاح کند. منتور کوتاهکننده مسیر است.
تفاوت کوچینگ و منتورینگ چیست؟
اگر تعاریف کوچینگ و منتورینگ را کنار هم قرار دهید، متوجه تفاوت آن خواهید شد.
دبی فورد-نویسنده و مربی آمریکایی- میگوید: هنگامی که میدانیم باید کاری را انجام دهیم، اما پیوسته کار دیگری میکنیم، روح خود را خفه و جوهر وجودمان را انکار مینمائیم.
انگار فورد درباره تعداد زیادی از صاحبان و مدیران کسبوکار و سازمانهای امروزی صحبت میکند که انگار در جایی از وجودشان خبر دارند که حالِ کسبوکارشان خوب نیست و سریعاً باید برای آن کاری کنند، اما مقدمات یک سفر به کیش را میچینند تا کمی روحیهشان عوض شود-یعنی همان کار دیگری که اینبار روح کسبوکار را خفه میکند!
هنگامی که از کیش برگشتید، مشاهده میکنید که ارتباط بین علائق درونی با اقدامات بیرونی قطع شده، شما پیوسته کارهای اولویت دوم به بعد را انجام میدهید، بعنوان یک مدیر ذهنتان آشفته میشود و احساس سردرگمی میکنید، عملگرایی شما دچار اختلال میشود، نارضایتی از خود بالا میرود، استرس و اضطرابتان بالا میرود. همینجا متوقف شوید و با یک بیزنسکوچ صحبت کنید.
بیزینس کوچینگ یا کوچینگ کسبوکار، یک خدمت حرفهای است که به شما کمک میکند تا با تغییر رفتارها و اندیشههای خود، کسبوکار خود را به سمت نسخه بهتر خودش هدایت کنید.
یک بیزینس کوچ، یک مربی و راهنمای شخصی شماست که با شنیدن و درک نیازها، چالشها، اهداف و انتظارات شما، شما را به چالش میکشد تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرده و بهبود ببخشید تا بصورت فردی هم رشد کنید که این رشد شخصی ارتباط مستقیمی دارد با رشد کسبوکارتان. یک بیزینس کوچ، با استفاده از روشها و ابزارهای کوچینگ، شما را در پیادهسازی راهکارها، حل مشکلات، رفع موانع، ایجاد تغییرات و یادگیری مهارتهای جدید راهنمایی و همراهی میکند.
با بیزینس کوچینگ، شما میتوانید:
اهداف واقعبینانه و قابل اندازهگیری برای کسبوکار خود تعیین کنید.
روشهای مناسب برای دستیابی به اهداف خود را طراحی و اجرا کنید.
ارتباط بین علائق درونی و اقدامات بیرونی خود را بازسازی کنید.
اولویتهای کاری و زندگی خود را مشخص و مدیریت کنید.
نقاط ضعف و قابل بهبود خود را شناسایی و رفع کنید.
مهارتهای مدیریتی و نرم خود را توسعه دهید.
اعتمادبهنفس و انگیزه خود را افزایش دهید.
تعادل بین کار و زندگی خود را برقرار کنید.
استرس و اضطراب خود را کاهش دهید.
بیزینس کوچینگ، یک سرمایهگذاری برای آیندهِ کسبوکار شماست. که با استفاده از ابزارهای آن میتوانید کسبوکار خود را به سطح بالاتری برسانید و از رقبای خود جلو بزنید.
دلایل استفاده از بیزینسکوچ در کسبوکارتان چیست؟
ما فرض را بر این میگذاریم که شما نمیدانید به بیزینسکوچ نیاز دارید یا خیر، پس چند نشانه اولیه را میگوییم تا خودتان نیازتان را تشخیص دهید.
۱. در بیزینستان نیاز به تبادل نظر و گفتگوی عمیق با کسی دارید
نسیم طالب در کتاب پوست در بازی میگوید: اگر فردی از راه توصیه کردن به دیگران امرار معاش میکند، توصیههایش را نپذیر، مگر اینکه جریمهای برای توصیههایش وجود داشته باشد.
و باید بدانیم که امرار معاش کوچهای حرفهای از طریق توصیه کردن نیست، کسب درآمد یک کوچ از طریق میزان تواناییاش در به چالش کشیدن ذهنِ کلاینتهایش است، طوری که افراد مسئولیتشان را برمیدارند تا تغییر کنند.
۲. در عملی کردن ایدهها مشکل دارید
اگر با آموزش دیدن دورههای غیرحضوری خوب از اساتید خوب راجع به اهمالکاری و کاملگرایی یا مطالعه کتابهای شروع ناقص و اثر مرکب و نبرد هنرمند و شرکت در دورههای MBA و DBA و امثالهم، هنوز هم عملی کردن ایدههایتان را به تعویق میاندازید، یادگیری به معنی انباشت دانش را بس کنید.
وقتِ آن است کوچینگ را در کسبوکارتان تجربه کنید.
۳. احساس گیر افتادن، سردرگمی و ناامیدی میکنید
کوچِ حرفهای به جای تمرکز بیش از حد روی امید و انرژی یا راهحل دادن، با ابزارهایش طوری شفافیت ایجاد میکند تا احساس گیر افتادنتان به "میدونم الآن باید چیکار کنم" تبدیل بشود.
۴. خودتان تمایل دارید مسئولیتپذیری شخصیتان را افزایش بدهید
در جلسه کوچینگ با خودتان روبرو میشوید، با خودِ خودِ واقعیتان و اینجا در ملاقات با خودتان فقط یک گزینه روی میز دارید: مسئولیت خودت. آن را بردارید و اقدام کنید.
حتی شناخت محدودیتها به مسئولیتپذیری بهتر منجر میشود که این هم دستاورد جلسه کوچینگ است.
۵. ساعات کاری بیش از حدی دارید
این نکته را از مربی ناب به یاد داشته باشید: بیش از حد کار کردن، شما را از بیش از حد کار کردن نجات نمیدهد. لطفاً با این توضیح به یکباره و انقلابی ساعات کاریتان را کم نکنید. تصمیمات هیجانی این شرایط را بدتر میکند.
نتیجهگیری: اگر شما ۲ نشانه از ۵ نشانه بالا را دارید، بهتر آن است یک کوچ کنار خودتان داشته باشید. اما اگر بیشتر از ۲ نشانه را دارید، قطعا شما به داشتن یک بیزینسکوچ کنار خودتان نیاز دارید.
چرا خدمات کوچینگ را از مربی ناب بگیریم؟
امروز زرد بودن و شوآف کردن و قولهای عجیبوغریب دادن به مخاطبان، هم نقلونبات فضای آموزشی غیرآکادمیک ایران است و هم از قضا سود چشمگیری را نصیب گویندگانش میکند.
و روی دیگر سکه حرفهای بودن و حرفهای فکر و رفتار کردن است که تبعات دارد. خصوصاً در بازار کوچینگ و بیزینسکوچینگ! جایی که وقتی با مخاطبان صداقتِ محض داریم، ولی آنها دنبال حرفهای قشنگ و انگیزهبخش هستند! این نه به آن معناست که ما همه چیز را سیاه میبینیم، خیر. ما فرصتهای واقعی را میبینیم، اما لزوماً آن را به همه توصیه نمیکنیم.
مربیِ ناب مدعی حرفهای بودن نیست، اما همچنان متعهد به حرفهایگریست.
شما میتوانید اطمینان داشته باشید که لینکوچ فقط و فقط خدمات کوچینگ و آموزشی را ارائه خواهد کرد که در زندگی، کسبوکار، سازمان و بطور کلی دنیای واقعی کاربرد دارد. نه مُشتی محتوای آموزشی شلوغ و کماثر.
بنابراین اگر شما از مربی ناب خدمات دریافت کردید، حتما ما را با این چهار معیار بسنج و نتیجه رو مطالبه کنید:
۱. شفافیت در گفتار و رفتار
۲. کاربردی بودن و قابلیت پیادهسازی
۳. خلق نتیجه طی مسیر و پایان مسیر
۴. چابکی در محتوای آموزشی و اجرا توسط مراجعان و کارفرمایان